آیا بحرانهای کنونی فینتک تأثیری در آیندهٔ این عرصه خواهد داشت؟
فناوری مالی در سالهای اخیر بسیاری از نیازهای مشتریان را برطرف کرده و جایگاهی مناسب برای خود ترتیب داده است اما نباید فراموش کنیم که این عرصه مانند هر عرصهٔ دیگری با مشکلات و دردسرهای مخصوص به خود روبرو است.
بلاگر

در این مقاله، قصد داریم به برجستهترین بحرانهای فعلی فینتک بپردازیم و پس از آن، آیندهٔ فینتک را که احتمالاً دستمایهٔ این بحرانها خواهد بود، ترسیم کنیم.
چه چالشهایی پیش روی فناوری مالی وجود دارد؟
در سالهای گذشته، سرمایههای بسیاری به سمت دنیای فینتکها روانه شده است و همین مسئله باعث شده که بسیاری از موانع و دشواریهای فناوری مالی برطرف شود یا بهترین تدابیر برای آن اندیشیده شود اما با همه این تفاسیر، هنوز نیز بحرانها و گرفتاریهایی برای این زمینه وجود دارد؛ نکته اینجاست که برخی از این گرفتاریها، مربوط به مبنا و ریشهٔ فناوری مالی میشوند و در نهایت، بهصورت صددرصدی قابل جبران نخواهند بود.
اگر رویکرد متخصصان و مدیران دنیای فناوریهای مالی در برابر “مشکلات امنیت سایبری” را در نظر بگیرید، این مسئله بهخوبی درک خواهد شد؛ هر سال، گروهی از فینتکها به ارائهٔ سخنرانیهایی میپردازند که محتوای آن به این معناست: دیگر هیچ کلاهبردار یا هکری دنیای دادهها و تراکنشهای فینتکی را تهدید نخواهد کرد، چراکه تکنولوژیهای جدید ما، ختم قائله را اعلام کردند.
اما متأسفانه پس از زمان کوتاهی، با اتفاق افتادن مشکلات و نقصهای امنیتی جدیدتر، تهدیدهای امنیتی دوباره در قالب مشکلاتی قدیمی، با ظاهری نوین، پا به عرصه میگذارند. علاوه بر مشکلات امنیتی، فناوری مالی با دردسرها و گرفتاریهای دیگری هم دستوپنجه نرم میکند؛ در ادامه مهمترین این بحرانها را بیان خواهیم کرد:
- کلانداده و هوش مصنوعی:
فناوری مالی در چند سال اخیر با دو مفهوم کلانداده و هوش مصنوعی در حال ترکیب است؛ این عرصهها میکوشند تا امکانات بینظیری مانند رباتهای همهفنحریف را وارد عرصهٔ مدیریت مالی کنند و خدمترسانی را به شکلی 24 ساعته و بدونوقفه دنبال کنند.
اما متأسفانه همه چیز به آن شکلی که متخصصان تصور میکنند، بهپیش نمیرود؛ تحقیقات دربارهٔ هوش مصنوعی کندتر از هرزمانی در حال پیش رفتن است و از جهت دیگر، متصلکردن بانکها و کمپانیهای سنتی با کلانداده و ابزارهای هوش مصنوعی مشکلات گوناگونی مانند نقصهای امنیتی یا اشتباهات دیگری را بهپیش میآورد.
- بلاکچین و دغدغههای یکپارچهسازی:
بلاکچین یکی دیگر از توانمندیهای بسیار مهم فناوری مالی است که مشکلات و دشواریهای بسیاری را از پیش پای متخصصان برداشته است، اما مسئله اینجاست که همین بلاکچین، مشکلاتی را هم به همراه آورده است.
اولین مشکل بلاکچین این است که بانکها و کمپانیهای سنتی نمیتوانند بهصورت صددرصدی به آن اعتماد کنند، چراکه هنوز زوایای گوناگون آن را نمیشناسند؛ بلاکچین یک مفهوم نوظهور است و متخصصان این عرصه چندان زیاد نیستند، به سبب همین مسئله، درک کمپانیهای فینتکی یا غیرفینتکی از این مفهوم چندان دقیق نیست.
زمانی که مشکلات مربوط به پیداکردن متخصصان را داشته باشیم، مطمئناً در یکپارچهسازی و استفادهٔ بهینه از بلاکچین نیز دچار مشکل و دردسر خواهیم شد؛ جالب است بدانید که به سبب همین مسئله، بسیاری از شرکتهای مدیریت مالی، رویکردی محافظهکار در برابر بلاکچین اتخاذ کردهاند و در این زمینه بسیار احتیاط میکنند.
- تأییدیههای تنظیمی:
گرفتاری دیگر بسیاری از استارتاپهای فینتکی مربوط به مشکلات ایجادشده از سوی دولتهاست، البته بسیاری از این مشکلات به حق هستند؛ دولتها مایلاند عملکرد کمپانیهای فناوری مالی را به شکلی دقیق زیر نظر داشته باشند تا بتوانند جلوی هرگونه کلاهبرداری یا ایجاد خرابکاری را بگیرند.
از سوی دیگر، بسیاری از ابزارهای فینتکی مانند بلاکچین یا تکنولوژیهای نوینتر، امکان چندانی به دولتها برای کنترل آنها نمیدهند؛ همین مسئله موجب میشود که اعتمادسازی عمومی نیز تا حدودی خدشهدار شود، چراکه مردم نیز با توجه به عدم تأیید فینتکها از سوی دولتها، نسبت به ابزارهای فناوری مالی دلسرد خواهند شد.

آیا این چالشها تأثیری در دنیای فناوری مالی داشتهاند؟
اکنونکه دردسرهای امروزی فینتکها را بررسی کردیم، ممکن است از خود بپرسید که آیا چنین مشکلاتی موجب پیشآمدن نقصهایی نیز شدهاند؟ مطمئناً نقصها و عدممحبوبیتهای گوناگونی برای فناوری مالی در سالهای اخیر اتفاق افتاده است.
زمانی که آمارهای استقبال عمومی از ابزارهای فناوری مالی را مرور میکنیم، متوجه میشویم که رشد فینتک در آغاز امر بسیار زیادی بود اما متأسفانه در چند سال اخیر، شتاب توجه به فناوری مالی و ابزارهای این عرصه مقداری کم شده است؛ البته این مسئله را در نظر داشته باشید که نمودارها هنوز سیر صعودی مشتریان را نشان میدهند اما سرعت این اتفاق کمتر از سالهای پیش است.
برخی از گزارشها مانند World Fintech Record 2017 نشان میدهند که در سالهای اخیر مشتریان بانکداری سنتی به مایل به استفاده از فناوریهای نوین و بانکداری مدرن شدهاند و این مسئله یعنی یک بحران برای شیوههای بانکداری کلاسیک؛ اما مسئله اینجاست که این چرخش از فضاهای سنتی به سمتوسوی فضاهای مدرن، چندان هم قواعد دنیای فناوری مالی را باور ندارند.
به بیان سادهتر، ظاهراً بخش عظیمی از مشتریان ابزارهای فینتکی، به این توانمندیها و پتانسیلها اعتماد چندانی ندارند و به سبب این مسئله، همچنان ارتباط خود را با بانکداری سنتی حفظ کردهاند.
چرا کاربران همچنان به بانکداری سنتی پایبند هستند؟
بر روی کاغذ دلایل متعددی وجود دارد که اثبات میکند مشتریان باید به سمتوسوی فناوریهای مالی نوین بروند اما در واقع چنین اتفاقی نمیافتد یا چنین اتفاقی با یک سرعت بسیار کم در حال بروز است؛ مشکل کجاست؟ مطمئناً بخش بزرگی از این عدم رونقها، به سبب چالشهایی است که در ابتدای این مقاله بیان کردیم، اما علاوه بر این چالشها، مسائل دیگری نیز بسترساز چنین شکستهایی میشوند.
پاسخ این پرسش، با آنالیز رفتار مشتریان ناراضی فینتکی، میسر خواهد شد؛ در مجموع، دو نگران زیر، باعث میشود که مشتریان بانکداری سنتی به سمتوسوی استفاده از فینتکها هدایت نشوند:
نگرانی اول: نارضایتی از کیفیت؛
مشتریان فینتکی بر این باور هستند که بخش عمدهای امکانهای فناوری مالی صرفاً در مرحلهٔ آزمایشی قرار دهند و چندان کارآمد نیستند؛ این دسته از مشتریان، وضعیت نابسامان بانکهای موبایلی را مثال میزنند و باور دارند که برخی از خدمات بانکهای همراه کیفیت بسیار کمی دارند و کاربر را بهزحمت میاندازند. مشتریان باور دارند که نبود یک خدمت بسیار بهتر از وجود یک خدمت با کیفیت پایین و قابلیتهای بلااستفاده است.
نگرانی دوم: آیندهٔ نامشخص؛
فینتکها بسیار مدرن و طوفانی هستند اما نکته اینجاست که آیندهٔ واضحی برای این عرصه از خدمات وجود ندارد؛ همانطور که در بخشهای قبلی نیز بیان کردیم، عدم تأیید دولتها و نبود یک مؤسسات دقیق برای نظارت بر این ارگانها، موجب میشود که آیندهٔ فینتک در هالهای از ابهام قرار بگیرد و این مسئله، بخش زیادی از اعتماد مشتریان را سلب خواهد کرد.

با وجود بحرانهای کنونی، چه آیندهای در انتظار فناوری مالی خواهد بود؟
دغدغهها و نگرانیهای گوناگونی پیش روی مدیران فناوریهای مالی قرار دارند؛ این چالشها باعث میشوند که آیندهٔ دنیای فینتک تا حدودی مبهم و غیرقابلتصور شود، اما پیشبینی در این زمینه، چندان هم غیرممکن نیست.
بسیاری از متخصصان فینتکی بر این باور هستند که در آیندهٔ نزدیک، استارتاپهای فینتکی با یک سیر نزولی صددرصدی مواجه خواهند شد؛ این متخصصان این باورند که تا سالهای 2020 یا 2021 همچنان بر تعداد شرکتهای نوپای فینتکی و سرمایهگذاران نوظهور افزوده خواهد شد اما پس از آن، سقوط آزاد استارتاپهای این عرصه آغاز خواهد شد.
این سقوط آزاد احتمالاً تا سالهای 2028 تا 2030 ادامه خواهد داشت و پس از آن، دنیای فناوری مالی به یک ثبات مشخص خواهد رسید؛ این ثبات باعث میشود که اعتماد به توانمندیهای این عرصه بیشتر شود و دنیای بانکداری سنتی، با چالشهایی روبرو شود.
البته در کنار این پیشبینیها، باید جایگاه غیرمشخص برخی از تکنولوژیها مانند تکنولوژی هوش مصنوعی را در گوشهای از ذهن نگه داریم؛ چراکه اصلاً بعید نیست، با پیشبرد علم و روی کار آمدن ابزارهای تخصصی جدیدتر، مشکلات فناوری مالی تا حدود زیادی مرتفع شود و چالشها به کناری بروند.
سخن پایانی
ما در این مقاله، ابتدا کوشیدیم تا تعدادی از بحرانهای اساسی فناوری مالی را ترسیم کنیم؛ وضعیت نامشخص کلانداده و هوش مصنوعی، عدم تأیید فینتکها از سوی دولتمردان و وضعیت نابسامان امنیت سایبری جزو این دسته از بحرانها بودند.
پس از آن، تلاش کردیم تا علاوه بر جنبهٔ تخصصی، نگرانیهای عمومی مربوط به فینتک ها را نیز مرور کنیم و در نهایت، پیشبینی خود از آیندهٔ فناوری مالی را تا انتهای دههٔ میلادی پیش رو بیان کنیم.