فینتک در دههٔ پیش رو؛ 3 پیشبینی طوفانی!
گویی همین دیروز بود که با ظهور امپراتوری مالی پی پال، فناوری مالی برای اولینبار در جایجای دنیا دیده شد؛ این روزها با گذر بیش از یک دهه، فینتک جایگاهی استوار و بهجا برای خود ترتیب داده است. جالب اینجاست که بسیاری از متخصصان این عرصه، در حال ایدهپردازی برای آیندهٔ این انقلاب مالی هستند. این مقاله گردش پی قصد دارد انقلابهای محتمل فینتک را در چند سال آتی بررسی کند؛ تا پایان با همراه باشید.
بلاگر

مختصری دربارهٔ گذشتهٔ فناوری مالی
دیدگاههای گوناگونی دربارهٔ اولین جرقههای فینتک در دنیای امروزین ما وجود دارد؛ در ادامه دو مورد از مشهورترین این نظریهها را مرور خواهیم کرد:
- نظر اول بر این باور است که اولین نمونه از یک کمپانی فینتکی با ظهور زوپا (ZOPA) به دنیا معرفی شد؛ زوپا یک وامدهندهٔ دیجیتال انگلیسی است که در سال 2005 رونمایی شد.
- نظر دوم چنین میپندارد که فینتک با آغاز کار پی پال که یکی از معروفترین ابزارهای پرداخت دنیای مدرن است، پا به عرصهٔ وجود گذاشته است.
تفاوتی ندارد که ما نظر اول یا دوم را بپذیریم، نکته اینجاست که اگر فناوری مالی را به معنای ابزارهای برای مدیریت سادهتر و معاملهٔ آسودهتر بدانیم، این مفهوم از حدود یک دهه پیش پا به عرصهٔ وجود گذاشته است.
با همهٔ این تفاسیر، یک مسئله را نمیتوانیم انکار کنیم و آن مسئله این است که این سالها، دقیقاً همین سالها، پرجنبوجوشترین و پررونقترین ایام برای فناوری مالی و ابزارهای این عرصه است؛ آمارها نشان میدهند که سرمایهگذاری بر روی فینتکها به بیش از 50 میلیارد دلار در سال رسیده است و این یعنی، سرمایهگذاران جهانی به فناوری مالی و ابعاد آن جذب شدهاند.
البته این نکته را نیز نباید فراموش کنیم که فناوری مالی از جهتی تازه در آغاز راه فعالیت خود است؛ ممکن است از خود بپرسید که چنین مسئلهای چگونه ممکن است؟ به سبب اینکه بسیاری از ابزارهای فینتکی در نقطهٔ آغاز بالندگی و ارتقای خود هستند؛ از طرفی دانشمندان در تلاشاند تا علم هوش مصنوعی را به مراحلی برسانند که بیشتر از اینها به کمک فناوریهای فینتکی بیاید و از طرف دیگر، حدس و گمانهایی وجود دارد که میگوید ممکن است در سالهای اخیر سرمایههای بیشتری به دنیای فناوری مالی جذب شود.
متخصصان دراینباره تبیین میکنند که درست است این سالها بیش از 50 میلیارد دلار سرمایهگذاری بر روی اجزای گوناگون فناوری مالی مانند درگاههای پرداخت، بانکهای همراه و حتی ابزارهای نوینتر مانند L.O.T (اینترنت اشیا) انجام شده است اما این مبلغ، فقط بخش کوچکی از سرمایهٔ بالفعلی است که قرار است به سمتوسوی فناوری مدیریت مالی بیاید.
حالا سؤالی که پیش میآید چنین است که با چنین پیشزمینهای، یعنی با وجود این میزان از شرکتهای فینتکی و حجم سرمایهای که در این زمینه در حال جایگذاری است، چه آیندهای در انتظار فناوری مالی خواهد بود؟ زمانی ما میتوانیم بهترین پاسخ را برای این سؤال آماده کنیم که دقیقاً بدانیم فینتک الان در چه جایگاهی قرار دارد.

جایگاه فینتک در جامعهٔ مدرن امروزی
زمانی که واژهٔ فینتک برای اولینبار به گوش اهلفن رسید، هیچ بنیانگذاری وجود نداشت که خطمشیها و مسیری تقریبی برای این عرصه مشخص کند اما حالا که بیش از پانزده سال از حضور فناوری مالی سایه به سایهٔ مدیریت و کنترل خدمات مالی میگذرد، بهخوبی میتوانیم بگوییم که فینتک چه موانعی را پشت سر گذاشته است و اکنون در چه جایگاهی قرار دارد. تحلیلگران دنیای فناوری مالی بر این باور هستند که فینتک در حال حاضر، سه زاویهٔ اساسی از زندگی روزمرهٔ ما را تصاحب کرده است؛ این سه بُعد به شرح زیر است:
بُعد اول: سرعت در دسترسی
مطمئناً عجیبترین نکته دربارهٔ خدمات فناوری مالی، این مسئله است که این خدمتها با سرعت بسیار زیادی انجام میشوند؛ اجازه بدهید برای درک بهتر این مسئله، یک مثال بیان کنیم:
بهخاطر دارید که پیش از رونمایی از درگاههای پرداخت اینترنتی، فرایند دریافت و پرداخت پول به چه شکلی بود؟ هر کاربر بایست ابتدا مشخصات طرف مقابل را دریافت میکرد و پس از آن، در ساعت کاری مشخص به بانک مربوطه مراجعه میکرد تا بتواند با دریافت نوبت و رسیدن به باجهٔ مشخصشده، انتقال وجه را انجام دهد.
این روزها، شما صرفاً با ضربهزدن بر روی دکمهٔ اتصال دادهها و بازکردن اپلیکیشن موبایل همراه، قادر خواهید بود که نقل و انتقالات مالی را در سریعترین زمان ممکن انجام دهید؛ این مسئله به حدی روزمره شده است که دیگر ایام گذشته را از خاطر بسیاری از ما برده است.
بُعد دوم: دسترسی بدون محدودیت در زمان و مکان
زاویهٔ دوم تأثیر فناوری مالی در دنیای مدیریت پول، دسترسی بدون قیدوشرط به خدمات بانکی است؛ اگر مثال بخش قبلی را در نظر بیاورید، بهخوبی درک خواهید کرد که در سیستم سنتی حتماً بایست در زمان معین و موقعیتهای مشخصی فرایندهای مربوط به نقلوانتقال را انجام میدادید اما این روزها قواعد این بازی به شکل صددرصدی تغییر کرده است.
کاربران در هر ساعتی از شبانهروز و در هر موقعیتی که باشند، قادرند فرایندهای نقل و انتقال را انجام دهند؛ البته نباید فراموش کنیم که این شگفتی صرفاً مربوط به فرایندهای نقل و انتقال نیست و همهٔ خدمات بانکی را در برمیگیرد.
بُعد سوم: رسوخ فناوری مالی در عادتهای روزانه
سومین زاویه از حضور فینتک در زندگی روزمره، مربوط به حضور ابزارهای این عرصه در جایجای زندگی انسانهای مدرن است. جالب است بدانید که برخی از ارائهدهندگان ابزارهای فینتکی به فکر این مسئله هستند که با ارائهٔ بازیها و سرگرمیهای تلفنی، کاربران را برای دقایق بیشتری در برنامکهای (اپلیکیشن) مربوط به فناوری مالی نگه دارند. یا برخی از طراحان در این فکر هستند تا ارائهٔ باقیمانده حساب یا گردش مالی را به شکلی انیمیشنی و چشمنواز طراحی کنند تا جذابیتهای مربوط به آن بیشتر شود.
این مسئله بهمرورزمان باعث میشده است که ابزارهای فناوری مالی مانند اپلیکیشنهای فضای مجازی اینستاگرام یا واتساپ، وارد زندگی و روزانهٔ بسیاری از کاربران شود.

فینتک در ده سال آینده به چه سمتوسویی خواهد رفت؟
در بخشهای قبلی کوشیدیم پارهای از دستاوردهای برجستهٔ فناوری مالی را از نظر بگذرانیم تا بهتر درک کنیم که فینتک چه جایگاهی در دنیای مدرن و انسانهای امروزی دارد. با همه این تفاسیر، نباید فراموش کنیم که رسالت این جستار، پرداختن به پیشبینیهایی برای دههٔ پیش روی فینتکهاست. سه پیشبینی که در ادامه این بخش قرار گرفته است، بر اساس تحلیل شرایط موجود و بسط آنها به روزنههای امیدی است که در دنیای مدیریت مالی پیش چشم داریم.
اولین پیشبینی: دسترسی همگانی به داده
اگر با سازوکار فناوریهای مالی آشنایی داشته باشید، بهخوبی میدانید که دادهها، چه اطلاعات شخصی مشتری و چه اطلاعات مربوط به تراکنشها، بخش مهمی از توسعهٔ کمپانیهای فینتکی هستند؛ این کمپانیها توانمندیهای خاصی برای ترتیببندی و ذخیرهسازی اطلاعات دارند و هزینههای زیادی را هم صرف این مسائل میکنند.
اگر متعجب هستید که چرا داده در دنیای فناوری مالی اینقدر اهمیت دارد، این بخش برای شما نوشته شده است؛ متخصصان تکنولوژی دنیای مدرن بر این باورند که داده طلای قرن 21ام است. دادهها به طراحان و کارشناسان کمک میکنند تا از جهات گوناگونی فینتکها را گسترش دهند.
جالب است بدانید که دادهها به سبب اینکه داراییهای باارزشی هستند، بهسختی میان شرکتها و کسبوکارهای گوناگون منتقل میشوند. ماجراهای متعددی وجود دارد که اثبات میکند دادهها با رقمهای بسیار زیاد و به شکلی پنهانی به شرکتهای گوناگون فروخته میشوند یا در مواردی برای اهداف خاصی توسط کمپینها یا شخصیتهای سیاسی مورداستفاده قرار میگیرند.
با درنظرگرفتن همهٔ این توضیحات، احتمالاً این مسئله برای شما تعجبآور خواهد بود: یک قانون با عنوان PSD2 بانکهای بزرگ اروپایی را ملزم میکند که دادههای خود را در اختیار کمپانیهای نوپای فینتکی قرار دهند؛ این قانون تصریح میکند که اگر استارتاپها قوانین و مجوزهای مشخصشده را دریافت کردند، مطمئناً میتوانند از این دادهها استفاده کنند.
(البته این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که فقط برخی از کشورها مانند انگلستان، این قانون را اجرایی کردهاند.)
زمانی که قانون PSD2 با بسیاری از سرنخهای دیگر در دنیای فناوری مالی کنار هم قرار میگیرند، این تصور را به متخصصان میدهد که احتمالاً در ده سال آینده، حداقل بخش بزرگی از دادههای بهدردبخور از شکل انحصاری و شخصی خارج خواهد شد و به دست همگان خواهد رسید.
دومین پیشبینی: رسوخ فینتک در بسترهای غیرمالی
همانطور که در بخشهای قبلی نیز بیان کردیم، فینتک و اپلیکیشنهای فینتکی در تلاش هستند تا به جزئی از زندگی انسانهای امروزی تبدیل شوند؛ متخصصان فینتکی در ادامهٔ این سیاست، بر این باور هستند که احتمالاً فینتک بهوسیلهٔ ابزارها و توانمندیهای خود، به اپلیکیشنها یا بسترهای غیرمالی نیز راه پیدا خواهد کرد.
این مسئله تا حدودی بدیهی به نظر میرسد، چراکه هر تجارت یا خدمترسانیای با فرایندهای دریافت و پرداخت پیوند خورده است و پیوند با این مسائل، خواه یا نا خواه، موجب ایجاد یک نیاز برای درگاههای فینتکی میشود.
اگر رویکرد توسعهدهندگان تکنولوژی را در سالهای اخیر بررسی کنیم، بهسادگی پازل “رسوخ فینتک در بسترهای غیرمالی” را قابل ترسیم خواهد شد؛ در سالهای گذشته، علاوه بر وبسایتهایی مانند آمازون (و سایر مرجعهای خرید) یا گوگل، تولیدکنندگانی مانند اپل، سامسونگ و هواوی نیز به این فکر افتادهاند تا اپلیکیشنهای مالی خاصی را به کاربران خود ارائه دهند. بهترین مثال برای این مسئله، اضافهشدن سرویس اپل کارت (Apple Card) به اپلیکیشنهای بایستهٔ سیستمعامل I.O.S است.
بروز چنین بستری، موجب میشود که فینتکها با سایر اپلیکیشنها به شکلی یکپارچه مرتبط شوند و تا حدودی نیز دردسرهای کاربران را کم کنند. کاربران دیگر ملزم نیستند که برای واریز یک اعتبار، از یک اپلیکیشن با بستر معین خارج شوند و به یک اپلیکیشن با بستر معین دیگری مراجعه کنند. در چنین موقعیتی، کاربران قادر خواهند بود صرفاً با استفاده از رابطهای کاربری متصل شده به اپلیکیشنهای فناوری مالی، فرایندهای پرداخت را نیز بهپیش ببرند.
سومین پیشبینی: ایجاد پلتفرمهای یکپارچه
یکی از مشکلاتی که سیستمهای مدیریت مالی سنتی دارند، این مسئله است که خدماتی که به مشتریان ارائه میشوند، شکلی مجزا و ازهمگسسته دارند؛ خدمات مجزا باعث میشوند که زمان بیشتری از کاربر گرفته شود و امنیتهای سایبری نیز تا حدودی نقض شوند.
متخصصان در دنیای مدرن در تلاش هستند تا از یک هستهٔ مرکزی برای متصلکردن چندین جز ازهمگسسته استفاده کنند؛ این اقدام باعث میشوند که همهٔ اپلیکیشنها یا خدمات به شکل یک سیستم به یکدیگر متصل شوند و در قالب یک بستر به کاربر ارائه شوند.
نکته اینجاست که برخی از ابزارهای فناوری مالی توسط توسعهدهندگان گوناگونی ارائه میشوند و از جهت دیگر، این ابزارها قرار است با بسترهایی ترکیب شوند که بهخودیخود، شکلی غیرمالی دارند؛ بهعنوانمثال، فناوریهای مالی قرار است از جهتی با دستیارهای مالی مانند الکسا و سیری ترکیب شود و از جهت دیگر، در سیستمعاملهایی نظیر اندروید، آی.او.اس یا حتی انواع ویندوز کارایی داشته باشند.
پرسش اینجاست که با وجود این دشواریها، چگونه رؤیای چنین اکوسیستم پیوستهای از خدمتهای مالی و غیرمالی دیجیتال، در ذهن گروهی از متخصصان فناوری مالی ایجاد میشود؟ این رؤیا زمانی به یکی از گزینههای محتمل ده سال آینده تبدیل میشود که توانمندیهای عرصهٔ فناوری مالی را بهتر بشناسیم؛ متخصصان بر این باور هستند که توسعهٔ هابهای مرکزی بهقدری پیش خواهد رفت که چنین ایدهای چندان هم ناممکن خواهد بود.
جالب اینجاست که اگر چنین ایدهای محقق شود، قطعاً قهرمان میدان پیش رو، طراحان و ارائهدهندگان اکوسیستمهای یکپارچه هستند؛ چراکه کاربران به شکلی ناخودآگاه مایل هستند که خدمات گستردهای را در قالب اپلیکیشنهایی محدود دریافت کنند و از طرف دیگر، زمان کمتری را برای چنین انجام چنین پروسههایی صرف کنند.
جمعبندی
این مقاله در بخش اول کوشید تا روزهای آغازین فناوری مالی را ترسیم کند و تئوریهای مطرحشده دربارهٔ خواستگاه فینتک را برشمارد؛ در قسمتهای بعدی مقاله، به جایگاه فینتک در دنیای مدرن پرداخته شد و این مسئله مورد بررسی قرار گرفت که فینتک در چه ساحتهایی از دنیای مدرن جلوهگر شده است. مقصود اصلی مقاله پیش روی شما، سه پیشبینی دربارهٔ ده سال آیندهٔ فینتک بود که بخش پایانی مقاله، به آن اختصاص یافت؛ در مجموع، به این نتیجه رسیدیم که ایجاد یک اکوسیستم یکپارچه، رسوخ فینتک در سیستمهای غیرمالی و دسترسی همگانی به دادهها، چشماندازهای سهگانهٔ فینتک در دههٔ آینده خواهند بود.